خلاقیت، نوآوری وکارآفرینی
«خلاقیت» عبارت از تولید یک فکر نو و دستیابی به یک راهحل جدید برای رفع یک نیاز و یا حل یک مسأله میباشد. اگر فکر نو و راهحل جدیدِ حاصل تفکر خلاق، بهمرحلهی اجرا درآید، «نوآوری» گفته میشود و اگر این نوآوری به مرحلهی عمومیشدن برسد، مانند تولید انبوه یک محصول جدید، آنگاه در این حالت، «کارآفرینی» نامیده میشود.
دنیای امروز که ما در آن زندگی میکنیم، تحت عنوان «عصر خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی» نامیده شده است.
برای نمونه، فکرِ ساختن لامپ برق توسط «ادیسون» یا فکر ساخت تلفن توسط «گراهام بل» یک «خلاقیت» است که نیاز را حلمینماید. به مرحلهی اجرا رسیدن این خلاقیتها یعنی تحققیافتن ساخت لامپ برق، تلفن و تلفن همراه، یک «نوآوری» است و تولید زیاد این محصولات برای استفادهی عموم و تبدیل شدن آنها به یک کالا، «کارآفرینی» است.
خلاقیت
خلاقیت توانایی شکستن مرزها و فراتر رفتن از چارچوبها و فکرکردن به شیوهای متفاوت برای ابداع جدید، در واقع مهارتی است که ممکن است از طریق
.روشهای مختلف بهبود پیدا کند
برخی دیگر از متخصصان، خلاقیت را بعنوان یک تولید، فرایند، یکسری مهارتها و ویژگیهای شخصیتی توصیف میکنند.
خلاقیت به عنوان یک تولید :
از لامپ برق، رادیو، تلویزیون، تلفن، رایانه، خودرو، قطار و هواپیما گرفته تا میلیونها نوآوری کوچک و بزرگ و ریز و درشت در همهجا، هر کدام مولد چیزهای جدیدی بودند که جامعه بشریت را منقلب کرد. همینطور پیشرفت های پزشکی ، کارهای هنری، اصول و قوانین علمی نیز از جمله تولیدات خلاق محسوب میشوند.
خلاقیت به عنوان یک فرآیند:
همه افراد میتوانند عملکرد خلاقی داشته باشد. عملکرد خلاق شامل فکر کردن، صحبت کردن، بازی، نوشتن، آواز خواندن، نواختن موسیقی، آزمایش و دستکاری کردن ایده ها و اشیا میباشد. بنابراین هر فعالیت هنری کودک خردسال میتواند خلاق باشد. خلاقیت کودکان در سالهای اولیه زندگی بیشتر مبتنی بر فرآیند است. کودک یک نقاشی را شروع میکند اما آن را کامل نکرده، رها میکند. این عملکرد یعنی قرار گرفتن در فرآیند خلاقیت حتی اگر منجر به تولید کی اثر نشود.
خلاقیت به عنوان یک مهارت:
گرچه همه کودکان بالقوه خلاق هستند اما این توانایی بدون تمرین خاموش میشود. خلاقیت برای شکوفایی نیاز به تمرین دارد. به عنوان مثال مهارت در بازی تنیس بدون تمرین، به سرعت از بین میرود. یک بازیکن خوب، دائماً تمرین میکند. بدون تمرین ، توانایی نوشتن ، موسیقی ، آواز ، نقاشی و … ممکن است متوقف شود. خلاقیت به عنوان یکسری ویژگیهای شخصیتی مطرح می شود. برخی از محققان ویژگیهایی را برای افراد خلاق مطرح می کنند. این ویژگی ها عبارتند از: جسارت، کنجکاوی، انعطاف پذیری، استقلال، درونگرایی، ناهمنوایی، شوخ طبعی گرایش به تجربه کردن و…
خلاقیت به عنوان یکسری شرایط محیطی:
منظور از شرایط محیطی، افراد، مکان ها، اشیا، و تجربیات است. کودکان از هیچ قادر به خلق چیزی نیستند. آنها برای ترسیم کردن یا خلق چیزی نیاز به تجربه دارند. بعنوان نمونه، کودکی که فرودگاه یا مرز هوایی را ندیده است به سختی می تواند در بازی ها یا فعالیت دیگرش، فعالیت خلاقانهای داشته باشد. به همین ترتیب، در بیان خلاقیت، هرچه زمینه تجربیات فرد یا مکانها، اشیا و سایر افراد بیشتر باشد، عملکرد وی در فعالیت های خلاقانه بیشتر است.
لازمه خلاقیت :
برای دستیابی به درک بهتری از پویاییهای نهفته در فرآیند خلاقیت، لازم است «زمینه» ایده پردازی را در نظر بگیریم. زمینههایی که ایده خلاقانه را همراهی می کنند، هم در حوزهها و هم در درون حوزهها به طور قابل توجهی متفاوت است. عوامل زمینهای شامل:
(الف) مدت زمانی فرآیند خلاقیت
(ب) درجه انزوا/اجتماعی بودن
(ج) ماهیت داوطلبانه/غیرارادی ذاتی
بنابراین توجه به اهمیت زمینه ایدهپردازی خلاق برای دستیابی به درک جامع و دقیق خلاقیت در عمل ضروری است[۲].
نوآوری
اگر بخواهیم نوآوری را به زبان ساده بیان کنیم، میتوان گفت: ماهیت نوآوری، ایجاد تغییر در محصولات یا خدمات و یا روش خلق و عرضه آنها، با هدف پاسخگویی به بازارهای جدید و نیازهای متغیر مشتریان است. انجام صحیح این تغییرات و موفقیت در آن، مربوط به مشاهده پیوندها، کشف فرصتها و استفاده مناسب از آنها است. نوآوری که به عنوان مسیری برای حل همه مسائل اجتماعی مورد توجه قرار می گیرد، و بدیهی است که به عنوان نوآوری فناورانه پیش بینی میشود. این امر نقشی محوری در تقویت اقتصاد و مقابله با بحران زیست محیطی فعلی ایفا کند. تحقق نوآوری تکنولوژیک، بر این تمرکز دارد که چگونه میتوان نتایج فرآیندهای نوآوری را از نظر اجتماعی مطلوب و از نظر اخلاقی قابل قبول کرد.
کارآفرینی
«کارآفرینی» (ایجاد محصول یا خدمت نو و جدید)، با «خوداشتغالی» یکسان نیست چون فرآیند کارآفرینی از میزان خلاقیت و نوآوری بیشتری نسبت به خوداشتغالی برخوردار است. انجام کارآفرینی میتواند با ایجاد شغل جدید، خوداشتغالی هم همراه داشته باشد ولی هر خوداشتغالی، نتیجهی کارآفرینی نمیباشد.
هر فعالیت کارآفرینی شامل چهار مرحله میباشد که در اینجا بهطور خلاصه توضیح داده میشوند:
مرحله اول) خلاقیت یا ایدهیابی کارآفرینی:
پایه و اساس هر نوع کارآفرینی، یک فکر جدید یا راهحل نو برای رفع یک نیاز میباشد. این مرحله، مرحلهای خلاق و اکتشافی است که در طی آن، نیاز جامعه شناسایی میشود.
مرحله دوم) نوآوری یا تحقق بخشیدن به فکر خلاق:
اگر کسی از میان فکرهای خلاق، پاسخهایی برای رفع نیاز در یک موضوع خاص، انتخاب کرده در این مرحله باید آنها را عملی کند. برای نمونه اگر فکر اختراع یک ابزار کنترلکنندهی استرس، ایجاد شده باشد، پس از اولویتبندی و انتخاب، بایستی فرد امکان تحقق و اجراییشدن ساخت وسیلهی موردنظر را بررسی کند و در صورت امکانپذیر بودن، به ساخت یک نمونه از آن اقدام نماید و مورد تحلیل قراردهد.
مرحله سوم) طراحی یا برنامهریزی کارآفرینی:
در صورت انتخاب نهاییِ موضوع کارآفرینی، یعنی تعیینشدن ارائهی محصول یا خدمت خاص، برای عرضهی عمومی و ارائه به بازار مصرف، لازم است طرح و برنامهی تجاریسازی تهیه شود که به آن «برنامهی کسبوکار» میگویند. طرح و برنامهی کارآفرینی شامل اطلاعاتی مانند طرح و برنامهی تولید، سازماندهی مالی، بازاریابی و نیروی انسانی و… میباشد و درواقع پاسخگوی سه سؤال اساسی است: «اکنون کجا هستیم؟ کجا میخواهیم برویم؟ و چگونه میخواهیم برویم؟»
مرحله چهارم) اقدام یا مدیریت خلاقانه:
مدیریت خلاق و کارآفرینانه شامل فعالیتهای مختلف مدیریتی مانند مدیریت اجرایی، مدیریت تولید، مدیریت تبلیغات و بازاریابی و مدیریت نیروی انسانی میباشد و در همهی آنها نیز همواره از خلاقیت و حل خلاق مسأله استفاده میشود.
[۲]. Abraham A. Creativity or creativities? Why context matters. Design Studies. 2022 Jan 1;78:101060.